صفحه رسمی مای درس

اطلاع از آخرین تغییرات، جوایز و مسابقات مای درس
دنبال کردن
دانلود اپلیکیشن
2 سال قبل
0

معنی واژگان درس «تماشاخانه»:

واژه

معنی واژه

واژه

معنی واژه

از پی

به دنبال

کریم

          بخشنده

که

چه کسی

ننوازی

محبت نکنی

غمخوارگان

رنج دیدگان

بیم

ترس، خوف

چاره

تدبیر، راه حل

مونس

همدم، یار

سرشار

لبریز، پر، لبالب

لطيف

زیبا، نرم

عجیب

شگفت آور، غریب

تماشاگه

محل تماشا و گردش

درنگ

توقف، سکون

مقایسه کنیم

بسنجیم

سر به فلک کشیده

بسیار، بلند، مرتفع

تأمل

اندیشه، درنگ

عالمان

دانایان

کردار

عمل، رفتار

گوارا

مطبوع، دلچسب

نگاشته

نوشته

آفرینش

خلقت، به وجود آوردن

شکننده

ظریف و نازک

توصیف

وصف کردن

می تنند (تار می تنند)

می بافند

سرزده

بی خبر

رنگ رنگ

دارای رنگ های مختلف

رفته رفته

آرام آرام

بیدبُن

درخت بید

بُن

بوته، ریشه، درخت

از هم گسیخت

از هم جدا شد

گسیخت

پاره شد، جدا شد

بستان

باغ

دهقان

کشاورزی، باغبان

کوته

مخفف کوتاه

تاک

درخت انگور، مو

برگ نو

برگ و جوانه ی تازه

کهن

قدیم، گذشته

گل بوته

بوته ی گل

نغمه خوان

آواز خوان

باز

دوباره

آشیان

لانه، خانه

بیچارگان

درماندگان، عاجزان

هستی

وجود، آفرینش، جهان خلقت

خاک

در این بیت به معنی انسان

قبله

جهتی که ما نماز می خوانیم

تماشاخانه

جایی که در آن، چیزی به نمایش گذاشته شود.

شگفتی ها

عجایب، پدیده های عجیب

پدیده

چیز تازه به وجود آمده، نوظهور

موضوع

مطلب، چیزی که درباره ی آن گفت و گو می کنند

سنگلاخ

زمینی که در آن، سنگ فراوان باشد.

سردر می آورند

می رویند و رشد می کنند

هیس

ساکت! ، این واژه، یک شبه جمله است و در شمارش جمله، یک جمله به حساب می آید.

تالاب

جایی که آب در آن جمع شود و بماند، آبگیر، برکه

مخملی

از جنس مخمل، نرم و ملایم

نارون

درختی برگ ریز که در همه جا پراکنده و از جمله درختان جنگلی نقاط معتدل است.

شاخساران

درختان انبوه و پرشاخ و برگ

بوته

گیاهی که بلند نباشد و به زمین نزدیک باشد


سایر مباحث این فصل